-
تاریخ اجرای برنامه :
1400/03/30
تاریخ اجرا (1400/2/30.31)
سظح برنامه:سنگین
منطقه اجرای برنامه: شروع برنامه از روستای کلوان
سرپرست و مسئول فنی: وحید طاهری
سرقدم: همایون جهانشاهی
امداد و نجات: خانم هدا احسانی
عقب دار: اقای مسعود رهبر زارع
عکاس:اقای رامین کارخانه
پشتیبان: خانم لیلا میرزایی
گزارش نویس: خانم عاطفه احمد زاده
تعداد شرکت کننده ها: 8نفر
اعضای تیم:
خانم ها هدا احسانی و عاطفه احمد زاده
اقایان وحید طاهری,همایون جهانشاهی,حسین زحمت کش,فرهاد علینژاد,مسعود رهبر زارع و رامین کارخانه
پیش نیاز:
طبق صلاحدید سرپرست برنامه,اقای طاهری ,به دلیل سنگین بودن سطح برنامه, از حدود سه ماه پیش از اجرای برنامه, به افراد متقاضی حضور در برنامه تمرینی بدنسازی هوازی و اینتروال داده شد و طی این مدت همگی همگی زیر نطز ایشان به تمرین پرداختند و در نهایت, یک هفته قبل از اجرای برنامه سرپرست به کمک اقای بیک زاده از اعضای تیم تست امادگی جسمانی گرفتند تا از سطح امادگی و توان بدنی افراد شرکت کننده مطمئن شوند. به این ترتیب تیم متشکل از از هشت نفر تشکیل شد.
صبح روز پنجشنبه 1400/2/30 اعضای گروه طبق هماهنگی های پیشین,رأس ساعت 04:45 دقیقه صبح مقابل درب باشگاه واقع در چهارراه طالقانی دور هم جمع شده و با انرژی بالا و روحیه ی تیمی و شکست ناپذیر ضمن رعایت موارد بهداشتی جهت جلو گیری از شیوع کرونا, سوار مینی بوس شده و به سمت روستای کلوان راهی شدیم و ساعت 06:15 دقیقه به پای کار رسیدیم .
اقای طاهری پیش از شروع برنامه کمی درباره برنامه ریزی و زمان بندی برنامه و سایر ملزومات,توضیحات مورد نیاز را ارائه دادند و ساعت 06:25 دقیقه تیم شروع به حرکت کرد.
طبق برنامه ریزی اولین قله , قله ی کهار بود . کهار همیشه زیبا و دوست داشتنی که در هر فصلی که قدم در مسیرش بگذاری نادیده های تازه ای می بینی در حین گذر از شیب های یکی پس از دیگری با نگاهی به سمت شرق می شد بسیار دیگر از قله ها مانند ازاد کوه,خلنو,هفت خوان و حتی دماوند پرشکوه را در افق دید.
در اخرین شیب پیش از جان پناه توقفی بیست دقیقه ای برای صرف صبحانه داشتیم و ساعت 09:40 دقیقه به جان پناه قله کهار رسیدیم و توقفی کوتا برای تجدید قوا و مصرف مواد قندی و برداشتن اب از چشمه صورت گرفت.
ادامه ی مسیر,با تندتر شدن شیب ها چالشی تر و نفس گیرتر بود,اما اعضای تیم با روحیه و توان بالا مسیر را ادامه دادند . در نهایت پس از طی شیب اخر که پوشیده از برف بود, ساعت 12:15 به قله ی زیبای کهار به ارتفاع 4050 متر رسیدیم و بیست دقیقه برای ثبت عکس یادگاری و تازه کردن نفس,توقف کردیم.
مسیر فرود از قله کهار را به شکل سرعتی طی کردیم و در ادامه به صلاح دید سرپرست پ, جهت در گیر نشدن با برف از دست ندادن زمان,حدود یک ساعت از مسیر تراورس به سمت قله ی بعدی ه یعنی قله میشینه نو حرکت کردیم و به شیب پیش از قله . شیبی که ساختار سنگی و در بعضی نقاط نزدیک قله پوشیده از برف و گذر از انها نفس گیر بود, اما تیم پرتوان ما ان را پشت سر گذاشت و ساعت 14:45 دقیقه به قله ی میشینه نو رسیدیم که هم ارتفاع با قله کهار است.
پس از صرف ناهار روی قله,با انرژی بالا مسیر را به سمت قله ی ناز ادامه دادیم و درست این جا,در فاصله ی بین قله ی میشینه نو و قله ی ناز ان چه پیش رو می دیدیم,همان تعریفی بود که از خط الراس شنیده بودیم و برای برخی از ما که اولین تجربه در صعود به خط الراس بود هزاران بار زیبا تر از تصورمان تیغه ای که با انحنای زیبا به سمت افق می رفت و به قله ای می رسید که با نازی تمام نشدنی از هر کوهنوردی دلربایی میکرد و در دو طرف دره هایی سرسبز و رودخانه ای که در میانه جاری بود.
پس از گذر از دل تمام این شگفتی ها,ساعت 15:30دقیقه به قله ی ناز رسیدیم.
در ادامه به تشخیص سرپرست برای پیدا کردن محل مناسبی برای کمپ شبانه,مسیر را به سمت قله ی ورکش ادامه دادیم و زیر قله ی ورکش مستقر شده و چادر ها را برپا کردیم . پیش از تاریک شدن هوا و پس از اندکی استراحت,برای تامین اب اشامیدنی روز دوم برنامه, ساعتی را به اب کردن برف گذراندیم و همزمان اقای طاهری توضیحات و نکات ایمنی مورد نیاز برای کمپ شبانه در کوهستان را به اعضای تیم توضیح دادند.
اخرین دقایق روز اول به تماشای خورشید که ارام ارام پشت قله ی ورکش می لغزید گذشت و با تاریک شدن هوا و کاهش دما همگی در چادر ها و کیسه خواب ها یمان ارام گرفتیم.
صبح روز دوم طبق گفته ی سرپرست,همگی پیش از طلوع خورشید,ساعت چهار و نیم از خواب بیدار شده و پس از صرف صبحانه و جمع کردن چادر هایمان,ساعت شش,روز دوم برنامه را به سمت قله ی ورکش اغاز کردیم و پیش از رسیدن به قله وقتی به پشت سر نگاه کردیم خورشید را دیدیم که خرامان خرامان به اسمان باز می گشت و طلوع می کرد ساعت06:40 دقیقه قله ورکش را صعود کردیم.
لازم به ذکر است که در ابتدا ,برنامه ریزی برای صعود خط الراس کهار به ورکش انجام شده بود,اما از انجایی که با یاری خدا و سرپرستی و مدیریت خوب اقای طاهری و امادگی روحی و جسمی بالای اعضای تیم از برنامه ریزی پیش افتادیم تصمیم بر ان شد که خط الراس را تا قله ی اشکدر ادامه دهیم که تمامی اعضای تیم استقبال کردند.
و اما ادامه ی مسیر به سمت اشکدر,از ناب ترین تجربه های این برنامه بود .از لذت دویدن روی خط الراس تا گذر از کنار سیبان دره ی همیشه جذاب و حظ بردن از ان همه زیبایی و سرسبزی و سپس رسیدن به منطقه ای صخره ای که باید به شکل دست به سنگ طی می شد و ما را به چالش کشید . سرانجام ساعت09:40 دقیقه موفق به فتح اخرین قله,یعنی اشکدر شدیم.
اما هنوز برنامه به پایان نرسیده و ما اول راه فرود بودیم راهی که با دشت شقایق و چشمه ای جاری شروع شد و با شیبی 45 درجه ادامه پیدا کرد شیبی که شاید اخرین چالش مسیر ما بود .
هر جا که فکر می کردیم مسیرمان به پایان رسیده با یک زیبایی و شگفتی تازه روبه رو می شدیم. دشت شقایق,چشمه,رودخانه,ابشار,درخت های در هم تنیده ی سر به فلک رسیده, تنها بخشی از این زیبایی ها در مسیر رسیدن به روستا ی سنج بود.
در نهایت ساعت 13:30 به روستای سنج رسیدیم و پس از صرف نهار ساعت 14:00سوار بر اتوبوس شده و از مسیر جاده برغان بازگشتیم.
زیبایی و زندگی جاری در هر صعود,ورای هر واژه و توصیف و حتی عکس و تصویر است و تنها کسانی که سختی ها و چالشها و خطرات بالقوه را به جان میخرند این حس جان بخش را تجربه می کنند با این وجود تلاش بر این بود که تهیه و تدوین این گزارش ثبت بخشی از این زیبایی و کمک برای صعود کنندگان بعدی این مسیر باشد.